پرش به محتوا

کارنامه اردشیر بابکان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
درون‌مایه: اشتباهات اصلاح شد
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
بازنویسی
خط ۱: خط ۱:
{{عنوان مورب}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان = کارنامهٔ اردشیر بابکان
| عنوان = اردشیر بابکان
| عنوان اصلی = [[پرونده:Kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān.png|180px]]
| عنوان اصلی = [[پرونده:Kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān.png|]]
| تصویر = ورقی از متن کارنامه اردشیر بابکان از دستنوشته پهلوی مهربان کیخسرو متعلق به سال 1323 میلادی (Pahlavi Codex MK).jpg
| برگرداننده =
| زیرنویس تصویر = برگی از تنها دست‌نویس مرجع این کتاب به‌قلم مهربان کیخسرو
| ویراستار =
| نویسنده =
| به کوشش =
| کشور = [[ایرانشهر ساسانی]]
| تصویر =
| زبان = [[فارسی میانه]]
| زیرنویس تصویر =
| موضوع [[اردشیر بابکان]]
| نویسنده =
| سبک = [[رمان تاریخی]]، [[حماسه]]<ref name="TN"/>
| تصویرگر =
| تاریخ نشر = احتمالاً اواخر [[دوره ساسانی]]
| طراح جلد =
| زبان = [[پارسی میانه]]<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/ardasir-i A third version appears in the Middle Persian romance generally known as the Kār-nāmag ī Ardašīr (Book of the deeds of Ardašīr, tr. Th. Nöldeke, Geschichte des Artachšīr i Pāpakān [ = Bezzenbergers Beiträge 4, 1878, pp. 22ff], (Joseph Wiesehöfer), “ARDAŠĪR I i. History,” Encyclopædia Iranica, online edition</ref>
| مجموعه =
| موضوع = [[اردشیر بابکان]]
| سبک =
| ناشر =
| ناشر فارسی =
| محل انتشارات =
| تاریخ نشر =
| تاریخ نشر فارسی =
| محل ناشر فارسی =
| نوع رسانه =
| صفحه =
| قطع =
| اندازه وزن =
| شمارگان =
| نوبت چاپ =
| تعداد جلد =
| شابک =
| کتاب‌خانهٔ ملی ایران =
| پس از =
| پیش از =
}}
}}
'''کارنامه اردشیر بابکان''' ([[فارسی میانه]]: [[پرونده:Kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān.png|165px]] [[ترانویسی]]: Kār-nāmag ī Ardašīr ī Pābagān) یک نوشته کوتاه منثور به [[زبان فارسی میانه]] درباره سرگذشت [[اردشیر بابکان]]، نخستین [[شاهنشاه ساسانی]] است. درون‌مایه این اثر شامل نسب‌نامه و کودکی اردشیر، اقامت او در دربار [[اردوان چهارم]]، واپسین [[شاهان اشکانی|شاهنشاه اشکانی]]، گریز او از دربار اردوان و تشکیل سپاه و جنگ‌های پی‌درپی با اردوان و امیران محلی که همه با کامیابی اردشیر و کشته‌شدن دشمنانش به پایان رسید و درنهایت شرح حالی فشرده از [[شاپور یکم|شاپور]] و [[هرمز یکم|هرمز]]، به‌ترتیب پسر و نوه اردشیر می‌شود. تنها دست‌نویس مرجع این کتاب در سال ۱۳۲۲ م در [[گجرات]] [[هند]] به‌دست شخصی با نام «مهربان کیخسرو» در قالب یک [[دفترنامه]]، همراه با چند متن فارسی میانه غیردینی دیگر از جمله [[یادگار زریران]] و [[شهرستان‌های ایرانشهر]] رونویسی‌شده است.<ref name="EI">[[کارلو چرتی|C. G. CERETI]], [https://www.iranicaonline.org/articles/karnamag-i-ardasir <nowiki>KĀR-NĀMAG Ī ARDAŠĪR Ī PĀBAGĀN</nowiki>], ''Encyclopædia Iranica''.</ref> از کارنامه اردشیر بابکان دست‌نویس‌های دیگری نیز شناخته‌شده که همه آن‌ها رونوشتی از نسخه مهربان کیخسرو محسوب می‌شوند.<ref name="TA"/>
'''''کارنامهٔ اردشیر بابکان''''' ([[پارسی میانه]]: [[پرونده:Kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān.png|180px]] kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān) کتابی به‌زبان [[پارسی میانه|پارسی میانه]]<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/ardasir-i A third version appears in the Middle Persian romance generally known as the Kār-nāmag ī Ardašīr (Book of the deeds of Ardašīr, tr. Th. Nöldeke, Geschichte des Artachšīr i Pāpakān [ = Bezzenbergers Beiträge 4, 1878, pp. 22ff], (Joseph Wiesehöfer), “ARDAŠĪR I i. History,” Encyclopædia Iranica, online edition</ref> است که داستان زندگی [[اردشیر بابکان]]، شامل به‌قدرت رسیدن وی، جنگ با [[اردوان چهارم|اردوان]]، شاه اشکانی، و نیز بخشی پیرامون جانشینش [[شاپور یکم|شاپور]] و پسر وی [[هرمز یکم|هرمزد]] را روایت می‌کند.<ref name=":0">{{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=Cereti|نام=Carlo|پیوند نویسنده=کارلو چرتی|مقاله=MKĀR-NĀMAG Ī ARDAŠĪR Ī PĀBAGĀN|دانشنامه=Encyclopædia Iranica|سال=2011|جلد=XV, Fasc. 6|نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/karnamag-i-ardasir|تاریخ بازبینی=12 May 2018|صفحه=585-588|زبان=en}}</ref>


نسخه آغازین کارنامه اردشیر بابکان احتمالاً در اواخر [[دوره ساسانی]] و در [[پارس (سرزمین)|پارس]] به‌نگارش درآمده است.<ref name="TA"/> اشاره کتاب به بازهای [[شطرنج]] (چترنگ) و [[تخته نرد]] (نیواردشیر) نشان می‌دهد که قدمت نخستین نسخه، پیش‌تر از روزگار زمامداری [[خسرو انوشیروان]] نیست. زیراکه ورود شطرنج به [[ایران]] و پیدایش بازی تخته نرد، هردو به زمانه این شاه ساسانی منسوب هستند.<ref name="GUD">{{یادکرد وب|نویسنده = سیمین دخت گودرزی|نشانی = https://ensani.ir/fa/article/336370 |عنوان = نقد و بررسی تطبیقی ترجمه‌های کارنامه اردشیر برپایه ترجمه صادق هدایت|ناشر = پرتال جامع علوم انسانی|تاریخ =|تاریخ بازدید =}}</ref> [[تئودور نولدکه]]، [[خاورشناس]] آلمانی، احتمال داده که نگارش کارنامه در زمان [[خسرو پرویز]] صورت گرفته باشد. نولدکه همچنین افسانه‌های پارسی مربوط به زندگی [[کوروش بزرگ]] که در روایت [[کتزیاس]] بازتاب یافته را [[کهن‌الگو]]یی برای ساخت روایت این کتاب دانسته است.<ref name="TN">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نلدکه | نام = تئودور | پیوند نویسنده = تئودور نلدکه | عنوان = حماسهٔ ملی ایران | ترجمه = [[بزرگ علوی]] | سال = ۱۳۷۹ | ناشر = نگاه | مکان = تهران | شابک = 964-6736-79-3}}</ref> [[احمد تفضلی]]، [[ایرانشناس]]، کارنامه را تاریخی آمیخته با افسانه و نوعی [[رمان تاریخی]] دانسته است.<ref name="TA">{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام|نام خانوادگی=تفضلی|نام=احمد|ناشر=انتشارات سخن|سال=۱۳۷۸|شابک=978-964-372-469-6|مکان=تهران|صفحه=۲۶۰ تا ۲۶۴|پیوند نویسنده=احمد تفضلی|کوشش=[[ژاله آموزگار]]}}</ref>
این اثر نثری کوتاه با سبکی ساده است که احتمالاً در اواخر روزگار ساسانی در [[پارس]] نوشته شده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ادبیات فارسی میانه|نام خانوادگی=میرفخرایی|نام=مهشید|ناشر=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۹۳|شابک=|جلد=۵|مکان=تهران|صفحات=۳۵۱|فصل=ادبیات فارسی میانه|پیوند نویسنده=مهشید میرفخرایی|عنوان=[[تاریخ جامع ایران]]}}</ref> از بافت این اثر چنین پیداست که [[موبد|موبدان]] در تدوین آن نقش زیادی داشته‌اند و سنجش آن با بخش مرتبط در [[شاهنامه|''شاهنامهٔ'']] فردوسی نشان می‌دهد که ویراستاری [[رونویسی|رونویسان]] مسلمان تا چه اندازه در حذف عناصر زردشتی از این داستان مؤثر بوده‌اند.<ref name=":1">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=Boyce|نام=Mary|پیوند نویسنده=مری بویس|عنوان=Middle Persian Literature|ژورنال=Handbuch der Orientalistik|سری=1.4.2.1|ناشر=|تاریخ=1968|صفحه=31-66|زبان=en|شاپا=|doi=|پیوند=https://archive.org/details/MiddlePersianLiterature1968|تاریخ دسترسی=}}</ref>


نسخه امروزی کارنامه اردشیر بابکان نثری ساده و نسبتاً متأخر دارد و تأثیر [[زبان فارسی نو]] در جای‌جای آن، گاهی حتی در شیوه نگاشتن جمله‌ها، قابل مشاهده است.<ref name="TA"/> نسخه امروزی این اثر احتمالاً چکیده یک نسخه کهن‌تر و مفصل‌تر است؛ زیرا روایتی مشابه، اما طولانی‌تر در [[شاهنامه]] [[فردوسی]] بیان‌شده، اما عناصر [[زرتشتی]] روایت کارنامه از شاهنامه، به‌عنوان نسخه [[اسلامی]] این کتاب حذف‌شده است.<ref name="EI"/><ref>[[مری بویس|Mary Boyce]], Middle Persian Literature (1968), P 60 [https://archive.org/details/MiddlePersianLiterature1968 Internet Archive].</ref><ref name="TN"/>
''کارنامهٔ اردشیر بابکان'' که در وهلهٔ نخست رُمانی تاریخی محسوب می‌شود، دربردارندهٔ مطالب جغرافیایی (نام شهرهایی که اردشیر ساخته‌است، مانند رامش‌اردشیر، بوخت‌اردشیر، و اردشیرخوره)، نجوم و ستاره‌شناسی، تعبیر خواب (خواب بابک و تولد اردشیر)، پیشگویی (تولد هرمزد)، اسطوره و افسانه (همراه‌شدن فرهٔ ایزدی به‌شکل قوچ با اردشیر) نیز هست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ادبیات فارسی میانه|نام خانوادگی=میرفخرایی|نام=مهشید|ناشر=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۹۳|شابک=|جلد=۵|مکان=تهران|صفحات=۳۵۳|فصل=ادبیات فارسی میانه|پیوند نویسنده=مهشید میرفخرایی|عنوان=[[تاریخ جامع ایران]]}}</ref> محیط کلی این کتاب محیطی داستانی و رمانتیک است. این محیط رمانتیک را تحت تأثیر افسانه‌های مربوط به [[کوروش بزرگ]] که در آن زمان در پارس رواج داشته دانسته‌اند.<ref name=":1"/>

== نسخه‌ها ==
تنها نسخهٔ دست‌نویس از این متن که تاکنون شناسایی شده، نسخهٔ MK است که توسط مهربان کی‌خسرو در سال ۱۳۲۲ میلادی در [[گجرات]] رونویسی شده‌است. این نسخه شامل تعدادی متن غیر مذهبی مهم شامل ''[[یادگار زریران|ایادگار زریران]]''، ''[[شهرستان‌های ایرانشهر (کتاب)|شهرستان‌های ایرانشهر]]''، و تعداد زیادی متون ''اندرزنامه''، است و همچنین تعدادی آثار کوتاه که برای فهم رسوم درباری و سیستم اداری پایان دورهٔ ساسانی مهم هستند از جمله ''[[گزارش شطرنج]]'' و ''دربارهٔ آیین‌نامه‌نویسی.<ref name=":0"/>''

نسخهٔ دست‌نویس دیگری به‌نام JJ نیز در دست است که از روی نسخهٔ MK رونویسی شده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ادبیات فارسی میانه|نام خانوادگی=میرفخرایی|نام=مهشید|ناشر=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۹۳|شابک=|جلد=۵|مکان=تهران|صفحات=۳۵۴|فصل=ادبیات فارسی میانه|پیوند نویسنده=مهشید میرفخرایی|عنوان=[[تاریخ جامع ایران]]}}</ref>

نخستین بار [[خدایار دستور شهریار ایرانی]] در سال ۱۸۹۹ میلادی این متن را به فارسی برگردانده و متن پهلویِ آن را نیز همراه با آوانویسی به [[خط اوستایی]] در [[بمبئی]] به چاپ رساند. برگردان فارسی دستور خدایار درست و رسا بود و اساس کار برگردان [[صادق هدایت]] از متن ''کارنامهٔ اردشیر بابکان'' قرار گرفت. سپس [[محمدجواد مشکور|محمد جواد مشکور]] این متن را برگردان و همراه با متن پهلوی در سال ۱۳۲۹ در تبریز منتشر کرد، و در پایان، [[بهرام فره‌وشی]] در سال ۱۳۵۴ برگردان دیگری از این متن در تهران به چاپ رساند.


== درون‌مایه ==
== درون‌مایه ==
{{همچنین ببینید|اختلاف پیرامون نسبت بابک با ساسان|اردشیر بابکان در تاریخ روایی ایران}}
در آغاز، پس از شرح کوتاهی دربارهٔ وضع ایران پس از مرگ [[اسکندر]] و حکومت ملوک‌الطوایفی اشکانیان، آمده‌است که اردوان چهارم آخرین پادشاه اشکانی، بر [[اصفهان|اسپهان]] و پارس و نواحی نزدیک به آن فرمان می‌راند و [[بابک پدر اردشیر|بابک]]، نیای مادری اردشیر، در آن هنگام والی پارس بود.
* کارنامه اردشیر بابکان ۱۳ فصل دارد و خلاصه آن چنین است:<ref>Charles F. Horne, [https://www.cais-soas.com/CAIS/Languages/pahlavi/karnamak.htm <nowiki>THE KÂRNÂMAK-i ARDESHIR-i PÂPAKÂN (The Book of Deeds of Ardeshir son of Papak)</nowiki>], ''cais-soas.com''.</ref>

اردوان از خود فرزندی نداشت و ساسان که از نسل دارای دارایان ([[داریوش سوم]]) بود، شبان بابک بود. بابک نمی‌دانست که [[ساسان]] از تخمهٔ دارایان است تا اینکه شبی در خواب دید خورشید از سر ساسان می‌تابد و همهٔ جهان را روشنی می‌بخشد. شب دوم نیز در خواب دید که ساسان بر پیل آراستهٔ سفیدی نشسته‌است و همه بدو نماز می‌برند و آفرین می‌کنند. شب سوم نیز باز در خواب که سه آتشکدهٔ بزرگ [[آتشکده فرنبغ|فرنبغ]]، [[آتشکده آذرگشنسب|گُشنسب]]، و [[آتشکده آذر برزین‌مهر|برزین‌مهر]] در خانهٔ ساسان می‌درخشند و به همهٔ جهان روشنی می‌بخشند. بابک تعبیر خواب خود را از خواب‌گزاران خواست و آنان بدو گفتند که این مرد یا یکی از فرزندانش به پادشاهی جهان می‌رسد. بابک ساسان را به نزد خود خواند و چون از نژاد او آگاه شد، وی را گرامی داشت و دختر خود را بدو داد از این ازدواج، اردشیر چشم به جهان گشود و بابک او را به فرزندی پذیرفت و در تربیت او کشید تا جوانی نام‌بردار شد. اردوان که از شایستگی اردشیر آگاه شده‌بود، از بابک خواست که اردشیر را به دربار وی بفرستد. بابک به ناچار اردشیر را به نزد شاه فرستاد. به‌دستور اردوان، اردشیر هر روز با شاهزادگان به نخجیر و چوگان می‌پرداخت و چون در این هنرها برتری خود را نشان می‌داد، محسود دیگران بود و سرانجام بر اثر حادثه‌ای اردوان بر او خشم گرفت و دستور داد که دیگر بر اسب ننشیند و پیوسته در آخور به‌سر برد. در این زمان، یکی از کنیزکان زیبای اردوان دل به اردشیر بست و اردشیر به کمک وی سلاح و درهم و دینار و دو اسب، یکی برای خود و دیگری برای کنیزک به‌دست آورد و از دربار اردوان گریخت. اردوان آنان را تعقیب کرد. اما از آن‌جا که فرهٔ ایزدی همراه اردشیر شده‌بود، بدو دست نیافت. آن‌گاه اردوان سپاهی را مأمور جنگ و دستگیری اردشیر کرد، اما اردشیر که مردم پارس و سواحل دریا و اصفهان و فرمان‌روایان محلی پشتیبان او بودند، بر لشکریان اردوان پیروز گردید و اردوان کشته‌شد.
از نداشت و ساسان که از دارای دارایان ([[داریوش سوم]]) بود، شبان بابک بود. بابک ساسان تا اینکه شبی در خواب دید خورشید از سر ساسان و جهان را روشنی می‌بخشد. شب دوم خواب دید که ساسان بر سفیدی و همه بدو نماز می‌برند و آفرین می‌کنند. شب سوم نیز که سه [[آتشکده |فرنبغ]]، [[آتشکده آذرگشنسب|گُشنسب]]، و [[آتشکده آذر برزین‌مهر|برزین‌مهر]] در ساسان می‌درخشند. بابک تعبیر خواب خود را از خواب‌گزاران خواست و آنان بدو گفتند که این مرد یا یکی از فرزندانش به پادشاهی جهان می‌رسد. ساسان را به نزد خود خواند و چون از آگاه شد، دختر خود را بدو داد این ازدواج، اردشیر بابک به جوانی نام‌بردار شد.

در دنبالهٔ داستان، شرح نبردهای اردشیر با دیگر شاهان محلی مانند شاه کُردان مادی، کرم هَفتواد، که سپاهیان او به راهزنی دریایی در نواحی جنوبی می‌پرداختند، و مهرگ، از فرمان‌روایان پارس، آمده‌است.

بخش دیگر داستان به ولادت شاپور، پسر اردشیر اختصاص دارد: پس از قتل اردوان، اردشیر دختر وی را به زنی خویش درآورد و از میان چهار برادر این زن، دو تن در اسارت و دو تن در تبعید در کابل به‌سر می‌بردند. برادرانی که در غربت بودند، از خواهر خواستند که با توطئه‌ای اردشیر را بکشد. این توطئه فاش شد و اردشیر فرمان به کشتن زنش داد. اما مأمور قتل دختر که آگاه شد وی از اردشیر باردار است، از کشتن او منصرف شد و او را در خانهٔ خود بزرگ کرد و چون فرزند او متولد شد، او را شاپور نام نهاد. بعدها که اردشیر از فرمان خود پشیمان شده‌بود، آن مرد شاپور را به نزد وی آورد.

بخش بعدی داستان مربوط به تولد هرمزد، پسر شاپور است. پیشگویی هندی پیش‌بینی کرده‌بود که دوام پادشاهی در خاندان ارشیر از ازدواج پسری از خانوادهٔ وی با دختری از خانوادهٔ مهرگ، که به‌دست اردشیر کشته شده‌بود، حاصل می‌شود. اردشیر که از این پیشگویی ناخشنود بود، دستور داد تا همهٔ خاندان مهرگ را نابود کنند. اما دختری از او را دهقانان پنهان نگاه داشتند و مرد برزگری او را تربیت کرد. برحسب اتفاق، شاپور به این دختر برخورد و شیفتهٔ او شد و بی‌اطلاع و اجازهٔ اردشیر، با او ازدواج کرد و هرمزد از او زاده‌شد که او را مخفیانه تربیت کردند. بعدها که شاپور از شایستگی و هنرمندی هرمزد در هفت سالگی آگاه شد، از گناه فرزند در گذشت. در ''کارنامه'' از شهرهایی که اردشیر ساخته یاد شده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام|نام خانوادگی=تفضلی|نام=احمد|ناشر=انتشارات سخن|سال=۱۳۷۸|شابک=978-964-372-469-6|مکان=تهران|صفحات=۲۶۰-۲۶۲|پیوند نویسنده=احمد تفضلی|کوشش=[[ژاله آموزگار]]}}</ref>

== مقایسهٔ متن فارسی میانه یا فارسی نو ==
=== متن فارسی میانه با نویسه لاتین ===
{{چپ‌چین}}
<blockquote>
pad kārnāmag ī ardaxšīr ī pābagān ēdōn nibišt ēstād kū pas az marg ī alaksandar ī hrōmāyīg ērānšahr 240 kadag-xwadāy būd. spahān ud pārs ud kustīhā ī awiš nazdīktar pad dast ī ardawān sālār būd. pābag marzobān ud šahryār ī pārs būd ud az gumārdagān ī ardawān būd. ud pad staxr nišast. ud pābag rāy ēč frazand ī nām-burdār nē būd.
ud sāsān šubān ī pābag būd ud hamwār abāg gōspandān būd ud az tōhmag ī dārā ī dārāyān būd ud andar dušxwadāyīh ī alaksandar ō wirēg ud nihān-rawišnīh ēstād ud abāg kurdān šubānān raft.
</blockquote>
{{پایان چپ‌چین}}


اردوان که از شایستگی اردشیر آگاه شد، از بابک خواست که اردشیر را به دربار وی بفرستد و بابک به ناچار اردشیر را به نزد شاه فرستاد. اردشیر هر روز با شاهزادگان به [[نخجیر]] و [[چوگان]] می‌پرداخت و خوب در این هنرها برتری خود را نشان می‌داد تا اینکه اردوان بر وی خشم گرفت و دستور داد که دیگر بر اسب ننشیند و پیوسته در آخور به‌سر برد. در این زمان، یکی از کنیزان زیبای اردوان دل به اردشیر بست و اردشیر به کمک وی سلاح و درهم و دینار و دو اسب، یکی برای خود و دیگری برای کنیزک به‌دست آورد و از دربار اردوان گریخت. اردوان آنان را تعقیب کرد. اما از آن‌جا که [[فره ایزدی]] همراه اردشیر بود، بدو دست نیافت. پس اردوان سپاهی را مأمور جنگ با اردشیر کرد، ولی اردشیر با پشتیبانی مردم پارس، سواحل دریا و [[اصفهان]] بر لشکریان اردوان پیروز گردید و اردوان کشته شد. در ادامه، شرح نبردهای بین اردشیر با شاه [[کُرد]]ان [[ماد]]ی، [[هفتواد]] و [[مهرک نوش‌زاد]] آمده است.
=== متن فارسی میانه با نویسه فارسی ===
[[پرونده:WLA lacma Iran Shiraz Ardashir Feeds Molten Metal to Haftvad the Worm.jpg|بندانگشتی|کشتن کرم هفتواد به‌دست اردشیر، با استفاده از فلز گداخته در شاهنامه که نمونه کوتاه‌تر و کمی متفاوت‌تر از آن در کارنامه نیز روایت‌شده است.]]
<blockquote>
پس از اردوان، اردشیر دختر را به زنی خویش درآورد و از چهار برادر این زن، دو تن در اسارت و دو تن در تبعید در کابل به‌سر می‌بردند. در غربت از خواهر خواستند که با توطئه‌ای اردشیر را بکشد. این توطئه فاش و اردشیر فرمان به کشتن داد. اما مأمور قتل دختر که آگاه شد وی از اردشیر باردار است، از کشتن او منصرف شد و او را در و چون او متولد شد، او را شاپور نام نهاد. بعدها که اردشیر از پشیمان آن مرد شاپور را به نزد وی آورد.
پَد کارنامَگ ای اَردَخشیر ای پابَگان اێدۆن نیبیشت اێستاد کو پَس اَز مرگ ای اَلَکسَندَر ای هْرۆماییگ ایرانشهر 240 کَدَگ-خْوَدای بود. سْپَهان اود پارس اود کوستیها ای اَویش نزدیکتر پَد دست ای اردَوان سالار بود. پابَگ مَرزُبان اود شهریار ای پارس بود اود از گوماردَگان ای اَردَوان بود. اود پَد سْتَخر نیشَست. اود پابگ رای اێچ فْرَزَند ای نام بوردار نێ بود. اود ساسان شوبان ای پابَگ بود اود هَموار اَباگ گۆسپَندان بود اود از تۆهمَگ ای دارا ای دارایان بود اود اَندَر دوشخْوَداییهْ ای اَلَکسَندَر اۆ ویرێگ اود نیهان‌رَویشنیهْ اێستاد اود اَباگ کوردان شوبانان رَفت.
</blockquote>


=== برگردان به فارسی نوین ===
== برگردان به فارسی ==
قدیمی‌ترین برگردان فارسی نو شناخته‌شده از کارنامه در سال ۱۸۹۹ در [[بمبئی]] توسط «خدایار دستور شهریار ایرانی» چاپ شد. در ایران معاصر نخستين‌بار [[احمد کسروی]] این کتاب را ترجمه و در سال ۱۳۰۶ ه‍.خ منتشر کرد. [[صادق هدایت]] نیز ترجمه دیگری در سال ۱۳۱۵-۱۳۱۶ انجام داد و آن را در سال ۱۳۲۳ به چاپ رساند. [[محمدجواد مشکور|جواد مشکور]] این اثر را در سال ۱۳۲۹ ترجمه کرد و با بازبینی‌هایی، دوباره در سال ۱۳۶۹ به چاپ رساند. [[بهرام فره‌وشی]]، کارنامه را به‌عنوان یک راهنمای آموزش فارسی میانه ترجمه و سال ۱۳۵۴ منتشر کرد. [[قاسم هاشمی‌نژاد]] نیز یک ترجمه داستان‌گونه از کارنامه را در سال ۱۳۶۹ ارائه داد. آخرین ترجمه فارسی نو توسط مهری باقری در سال ۱۳۷۸ منتشر گردید.<ref name="GUD"/>
<blockquote>
در کارنامهٔ اردشیر بابکان این‌چنین نوشته‌شده‌است که پس از مرگ اسکندر رومی، ایرانشهر را ۲۴۰ کدخدای بود.سپاهان و پارس و سامان‌های نزدیک به آنها در دست سالارْ اردوان بود. بابک مرزبان و شهریار پارس و از گماردگان اردوان بود؛ و در [شهر] استخر نشیمن داشت. بابک را هیچ فرزند نام‌برداری نبود؛ و ساسان‌ شبانِ بابک بود، همواره با گوسفندان بود و از تخمهٔ دارای دارایان بود؛ و اندر دژخدایی [= حکومت بد] اسکندر به گریز و نهان‌رَوِش شده بود و با کُردهای شبان می‌رفت.
</blockquote>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۸

کارنامه اردشیر بابکان
برگی از تنها دست‌نویس مرجع این کتاب به‌قلم مهربان کیخسرو
نویسنده(ها)نامشخص
عنوان اصلی
کشورایرانشهر ساسانی
زبانفارسی میانه
موضوع(ها)سرگذشت اردشیر بابکان
گونه(های) ادبیرمان تاریخی، حماسه[۱]
تاریخ نشر
احتمالاً اواخر دوره ساسانی

کارنامه اردشیر بابکان (فارسی میانه: ترانویسی: Kār-nāmag ī Ardašīr ī Pābagān) یک نوشته کوتاه منثور به زبان فارسی میانه درباره سرگذشت اردشیر بابکان، نخستین شاهنشاه ساسانی است. درون‌مایه این اثر شامل نسب‌نامه و کودکی اردشیر، اقامت او در دربار اردوان چهارم، واپسین شاهنشاه اشکانی، گریز او از دربار اردوان و تشکیل سپاه و جنگ‌های پی‌درپی با اردوان و امیران محلی که همه با کامیابی اردشیر و کشته‌شدن دشمنانش به پایان رسید و درنهایت شرح حالی فشرده از شاپور و هرمز، به‌ترتیب پسر و نوه اردشیر می‌شود. تنها دست‌نویس مرجع این کتاب در سال ۱۳۲۲ م در گجرات هند به‌دست شخصی با نام «مهربان کیخسرو» در قالب یک دفترنامه، همراه با چند متن فارسی میانه غیردینی دیگر از جمله یادگار زریران و شهرستان‌های ایرانشهر رونویسی‌شده است.[۲] از کارنامه اردشیر بابکان دست‌نویس‌های دیگری نیز شناخته‌شده که همه آن‌ها رونوشتی از نسخه مهربان کیخسرو محسوب می‌شوند.[۳]

نسخه آغازین کارنامه اردشیر بابکان احتمالاً در اواخر دوره ساسانی و در پارس به‌نگارش درآمده است.[۳] اشاره کتاب به بازهای شطرنج (چترنگ) و تخته نرد (نیواردشیر) نشان می‌دهد که قدمت نخستین نسخه، پیش‌تر از روزگار زمامداری خسرو انوشیروان نیست. زیراکه ورود شطرنج به ایران و پیدایش بازی تخته نرد، هردو به زمانه این شاه ساسانی منسوب هستند.[۴] تئودور نولدکه، خاورشناس آلمانی، احتمال داده که نگارش کارنامه در زمان خسرو پرویز صورت گرفته باشد. نولدکه همچنین افسانه‌های پارسی مربوط به زندگی کوروش بزرگ که در روایت کتزیاس بازتاب یافته را کهن‌الگویی برای ساخت روایت این کتاب دانسته است.[۱] احمد تفضلی، ایرانشناس، کارنامه را تاریخی آمیخته با افسانه و نوعی رمان تاریخی دانسته است.[۳]

نسخه امروزی کارنامه اردشیر بابکان نثری ساده و نسبتاً متأخر دارد و تأثیر زبان فارسی نو در جای‌جای آن، گاهی حتی در شیوه نگاشتن جمله‌ها، قابل مشاهده است.[۳] نسخه امروزی این اثر احتمالاً چکیده یک نسخه کهن‌تر و مفصل‌تر است؛ زیرا روایتی مشابه، اما طولانی‌تر در شاهنامه فردوسی بیان‌شده، اما عناصر زرتشتی روایت کارنامه از شاهنامه، به‌عنوان نسخه اسلامی این کتاب حذف‌شده است.[۲][۵][۱]

درون‌مایه

  • کارنامه اردشیر بابکان ۱۳ فصل دارد و خلاصه آن چنین است:[۶]

در روزگار ملوک‌الطوایفی پس از اسکندر، بابک به‌عنوان والی اردوان بر پارس حکومت می‌کرد. بابک فرزند پسری نداشت و ساسان که از نوادگان دارای دارایان (داریوش سوم) بود، شبان بابک بود. بابک از نسب ساسان اطلاع نداشت، تا اینکه شبی در خواب دید خورشید از سر ساسان تابیده و همه جهان را روشنی می‌بخشد. شب دوم خواب دید که ساسان بر فیل آراسته سفیدی نشسته و همه بدو نماز می‌برند و آفرین می‌کنند. در خواب شب سوم نیز دید که سه آتشکده فرنبغ، گُشنسب، و برزین‌مهر در خانه ساسان می‌درخشند. بابک تعبیر خواب خود را از خواب‌گزاران خواست و آنان بدو گفتند که این مرد یا یکی از فرزندانش به پادشاهی جهان می‌رسد. بابک، ساسان را به نزد خود خواند و چون از تبارش آگاه شد، دختر خود را بدو داد و حاصل این ازدواج، اردشیر بود که با تربیت بابک به جوانی نام‌بردار تبدیل شد.

اردوان که از شایستگی اردشیر آگاه شد، از بابک خواست که اردشیر را به دربار وی بفرستد و بابک به ناچار اردشیر را به نزد شاه فرستاد. اردشیر هر روز با شاهزادگان به نخجیر و چوگان می‌پرداخت و خوب در این هنرها برتری خود را نشان می‌داد تا اینکه اردوان بر وی خشم گرفت و دستور داد که دیگر بر اسب ننشیند و پیوسته در آخور به‌سر برد. در این زمان، یکی از کنیزان زیبای اردوان دل به اردشیر بست و اردشیر به کمک وی سلاح و درهم و دینار و دو اسب، یکی برای خود و دیگری برای کنیزک به‌دست آورد و از دربار اردوان گریخت. اردوان آنان را تعقیب کرد. اما از آن‌جا که فره ایزدی همراه اردشیر بود، بدو دست نیافت. پس اردوان سپاهی را مأمور جنگ با اردشیر کرد، ولی اردشیر با پشتیبانی مردم پارس، سواحل دریا و اصفهان بر لشکریان اردوان پیروز گردید و اردوان کشته شد. در ادامه، شرح نبردهای بین اردشیر با شاه کُردان مادی، هفتواد و مهرک نوش‌زاد آمده است.

کشتن کرم هفتواد به‌دست اردشیر، با استفاده از فلز گداخته در شاهنامه که نمونه کوتاه‌تر و کمی متفاوت‌تر از آن در کارنامه نیز روایت‌شده است.

پس از کشته‌شدن اردوان، اردشیر دختر او را به زنی خویش درآورد و از چهار برادر این زن، دو تن در اسارت و دو تن در تبعید و در کابل به‌سر می‌بردند. برادرانِ در غربت از خواهر خواستند که با توطئه‌ای اردشیر را بکشد. این توطئه فاش و اردشیر فرمان به کشتن زن داد. اما مأمور قتل دختر که آگاه شد وی از اردشیر باردار است، از کشتن او منصرف شد و او را در خانه‌اش نگه داشت و چون پسر او متولد شد، او را شاپور نام نهاد. بعدها که اردشیر از فرمانش پشیمان بود، آن مرد شاپور را به نزد وی آورد. بخش بعدی مربوط به تولد هرمز، پسر شاپور است؛ پیشگویی هندی پیش‌بینی کرد که دوام پادشاهی خاندان اردشیر از ازدواج پسری از خانواده او با دختری از خانواده مهرک نوش‌زاد حاصل می‌شود. اردشیرِ ناخشنود دستور داد تا همه خانواده مهرک کشته شوند. اما دختری از او مخفی ماند و برحسب اتفاق، شاپور به این دختر برخورد و بی‌اطلاع اردشیر، با او ازدواج کرد و هرمز مخفیانه زاده و تربیت شد. اردشیر بعدها از شایستگی هرمز در هفت سالگی آگاه شد و از گناه فرزند گذشت.

برگردان به فارسی نو

قدیمی‌ترین برگردان فارسی نو شناخته‌شده از کارنامه در سال ۱۸۹۹ در بمبئی توسط «خدایار دستور شهریار ایرانی» چاپ شد. در ایران معاصر نخستين‌بار احمد کسروی این کتاب را ترجمه و در سال ۱۳۰۶ ه‍.خ منتشر کرد. صادق هدایت نیز ترجمه دیگری در سال ۱۳۱۵-۱۳۱۶ انجام داد و آن را در سال ۱۳۲۳ به چاپ رساند. جواد مشکور این اثر را در سال ۱۳۲۹ ترجمه کرد و با بازبینی‌هایی، دوباره در سال ۱۳۶۹ به چاپ رساند. بهرام فره‌وشی، کارنامه را به‌عنوان یک راهنمای آموزش فارسی میانه ترجمه و سال ۱۳۵۴ منتشر کرد. قاسم هاشمی‌نژاد نیز یک ترجمه داستان‌گونه از کارنامه را در سال ۱۳۶۹ ارائه داد. آخرین ترجمه فارسی نو توسط مهری باقری در سال ۱۳۷۸ منتشر گردید.[۴]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نلدکه، تئودور (۱۳۷۹). حماسهٔ ملی ایران. ترجمهٔ بزرگ علوی. تهران: نگاه. شابک ۹۶۴-۶۷۳۶-۷۹-۳.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ C. G. CERETI, KĀR-NĀMAG Ī ARDAŠĪR Ī PĀBAGĀN, Encyclopædia Iranica.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ تفضلی، احمد (۱۳۷۸). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار. تهران: انتشارات سخن. ص. ۲۶۰ تا ۲۶۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۴۶۹-۶.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سیمین دخت گودرزی. «نقد و بررسی تطبیقی ترجمه‌های کارنامه اردشیر برپایه ترجمه صادق هدایت». پرتال جامع علوم انسانی.
  5. Mary Boyce, Middle Persian Literature (1968), P 60 Internet Archive.
  6. Charles F. Horne, THE KÂRNÂMAK-i ARDESHIR-i PÂPAKÂN (The Book of Deeds of Ardeshir son of Papak), cais-soas.com.

پیوند به بیرون